چكيده
آنچه ميبايست در مدارس كشور ما صورت پذيرد، ايجاد روحيه و فرهنگ تعاملپذيري با يكديگر و تحمل افكار و اعتقادات ديگران است. در صورتي كه دانشآموزان، معلمين و حتي اولياء بتوانند اين فرهنگ را در دانشآموزان و در محيط آموزشي نهادينه سازند، در آينده افرادي انتقادپذير و با روحيه تعامل بيشتر و ارتجاعپذير خواهيم داشت. در سال تحصيلي اخير همانگونه كه واقفيم رئيسجمهور محترم پرسش مهر را طوري عنوان كرد كه به بررسي اين موضوع پرداخته شود. با توجه به وضعيت دنياي كنوني در كشور ما ميبايست دانشآموزاني تربيت شود كه در دنياي آينده بتوانند ارتباط كامل و دقيقي با دنياي پيرامون برقرار سازند. چرا كه آنان دولتمردان آينده كشور هستند و آينده كشور به دست آنهاست. در صورتي كه بتوانند از روحيه تعامل و احترام به يكديگر برخوردار شوند از آينده مطمئني در كشور برخوردار خواهيم بود.
در مقاله حاضر به بررسي پرسش مهر سال تحصيلي 97-1396 از نگاه رئيسجمهور ميپردازيم و به اين مسئله از ديدگاه علمي آموزشي و قرآن و روايات ميپردازيم. در نهايت پيشنهاداتي به اولياء و عوامل آموزشي مدارس ارائه ميدهيم كه با بكارگيري آنها آينده كشور را به آيندهسازاني متعهد، مدبر، با تحمل و قابليت مذاكره در جهان بسپارند.
مقدمه
هر انساني براي خود احترامي قائل است. در ذات هر شخص، دوست داشتن و علاقه به خود، يك حِس دروني است و هر كس در دنياي درون خود براي شخصيت وجودي خويش ارزش و اعتباري قائل است كه دوست دارد ديگران نيز به آن شخصيت احترام گذاشته و براي آراء و عقايد او احترام و ارزش قائل شوند. در اين راستا اگر خواهان كسب محبوبيت عمومي باشيم، بايد نسبت به شخصيت و هويت فردي همه افراد، احترام قائل شده و عقايد آنان را محترم بدانيم.
اينجاست كه اگر ديگران ببينند به شخصيت آنان احترام گذاشته ميشود، و نسبت به آنان ابراز توجه و قدرداني صورت ميپذيرد، نسبت به چنين شخصي اُنس و الفت ميگيرند. بنابراين بايد از نظر روان شناختي بدانيم كه مردم براي دوستي و انس و الفت گرفتن، مال و منال و... نميخواهند؛ بلكه همين مقدار كه كسي به آنها توجه كند، نسبت به آن علاقهمند شده و ابراز محبت ميكنند. از آنجايي كه دنياي هر فردي براي خودش محترم است، در برابر كساني كه عقايد و ارزشهاي ايشان را ناديده گرفته و به شخصيت آنان احترام نميگذارند، هيچ محبوبيتي از خود بروز نميدهند. در چگونگي احترام گذاشتن به ديگران و نشانههاي اين مهم، تابع رفتارهايي است كه بايد ضمن اطلاع از آن در عمل نيز از آن بهره ببريم.
معمولاً هر انساني داراي يك سري ويژگيهاي فردي است كه شايسته تمجيد و تحسين است؛ ما به عنوان انساني كه ميخواهد با ديگران تعامل مثبت داشته باشد، بايد جنبههاي مثبت و ارزشمند او را شناسايي كرده و وي را به سبب برخوردار بودن از چنين صفاتي، تحسين و تمجيد نماييم و در صورتي كه بخواهيم او را متوجه صفت زشتي (از اعمالش) نماييم، يا عقيده و افكارش را از آنچه كه هست منصرف و به سويي ديگر متقاعد سازيم، بايد از شيوههاي مناسب آن استفاده كنيم. براي اين منظور بايد از جنبههاي شخصيتي طرف مقابل تا حدود زيادي اطلاع حاصل كرده و ظرفيت پذيرش در او را مورد ارزيابي صحيح و دقيق قرار دهيم.
نكته مهم ديگر در اين حوزه، نامحدود جلوه دادن احترام به همه انسانها است به اين معنا كه اگر تصميم داشتيم فردي را از خطا و اشتباهي كه مرتكب شده بر حذر بداريم، و يا از رفتار ناخوشايندي كه باعث ناراحتي كه گرديده مطلع نماييم، بايد قادر باشيم كه در هنگام برخورد با وي، او را يك انسان قابل احترام بدانيم و ضمنا اين احساس را به وي نيز منتقل نماييم. اين نوع برخورد باعث شكل گيري يك رابطه صميمي، ايمن و اثرگذار خواهد شد.[1] و اين نوع برخورد باعث به دست آوردن محبوبيت در نزد ديگران و جذب قلوب آنان ميشود.
رعايت ادب و مراعات حقوق ديگران از جمله مواردي هستند كه به راحتي ميتوانند قدرت فردي شما را افزايش دهند. همه ما دوست داريم كه ديگران ما را صميمانه دوست بدارند، با ما درست رفتار كنند و برايمان ارزش و اهميت قائل شوند. هر چقدر خودمان بيشتر با ملاحظه و متين باشيم ديگران نيز به همان روش با ما رفتار ميكنند.
در اين مسير ميبايست چه در مسائل كوچك و كم اهميت، و چه در مسائل بزرگ و پر اهميت به مردم احترام بگذاريم و هيچ انساني را كوچك نشماريم. حضرت علي (عليه السلام) در اين رابطه ميفرمايد: «مردم يا برادر ديني تو هستند و يا در آفرينش همانند تو هستند».[2] نكته بعدي فروتني و پرهيز از تكبر است. در اين راستا نيز بايد به داشتههاي ديگران احترام بگذاريم و دانش خود را برتر از ديگران نپنداريم؛ چرا كه وقتي انتظار احترام از ديگران را داريم، بايد به آنها به گونهاي احترام بگذاريم كه دوست داشته و بپسندند.
آيا فرم احترام تغيير شكل داده است؟ پاسخش ساده نيست! بسياري بر اين باورند كه خانواده به عنوان كوچكترين نهاد اجتماعي، نقش نخست را در تربيت و نقشپذيري كودكان ايفا ميكند، اما بايد اندكي با ترديد به اين موضوع نگاه كرد. احترام را بايد در خانه آموخت، در مدرسه تمرين و در جامعه كامل كرد.»[3]
بيان مسئله
احترام به معناي احساس ارزش و اعتبار براي كسي است و خود فرد آن را به دست ميآورد. با اينكه همهي انسانها شايسته احترام هستند، اما متاسفانه حقيقت اين است كه برخي از افراد قادر به كسب اين احترام نيستند. البته راههاي مختلفي وجود دارد كه شما ميتوانيد خود را در موقعيتهايي قرار دهيد كه احترامي را كه سزاوار آن هستيد به دست آوريد. مهمترين عوامل در اين زمينه احترام گذاشتن به ديگران
.....
يكي از مهمترين ويژگيهاي انسان داشتن اختيار و حق انتخاب است. نبايد فراموش كرد وقتي كسي براي خود اين حق را پذيرفته و از آن بهرهمند شد افرادي را هم كه در كنار او زندگي ميكنند بايد شايسته داشتن فرصتهايي مشابه بداند. بايد سعي كرد با نگاهي انساني كه ريشه در معنويت و اخلاق دارد محبت به زندگي تزريق شود.
اصليترين گام و تغيير ديدگاه آن است كه افراد محيط زندگي خود را سرشار از احترام به حقوق ديگران كنند تا در اين مسير تعالي لذت را به كام خود و ديگران آشنا سازند. اختيار حق مسلم هر فردي است پس نبايد اين حق را از زندگي عزيزان خود دريغ كرد.
ادب و مراعات حقوق ديگران سبب ميشود شما فرد قدرتمندي جلوه كنيد. ما دوست داريم كه ديگران ما را صميمانه دوست بدارند، با ما درست رفتار كنند و برايمان ارزش و اهميت قائل شوند، اما در عين حال بايد در نظر داشت كه همه ما انسان هستيم و هيچگاه نميتوانيم 100% كامل باشيم و اين امكان وجود دارد كه در برخوردهايمان با ديگران دچار خطا و يا اشتباه شويم. اما به هر حال هر چقدر به ديگران محبت كرده و با آنها مؤدبانه برخورد كنيم به همان ميزان آنها به ما محبت كرده و ما را مورد احترام خود قرار ميدهند.
راههاي مختلفي وجود دارد تا از طريق آن به كودكان ياد بدهيم كه چطور به سايرين احترام بگذارند. والدين عادت دارند همه چيز را به فرزندانشان امر كنند: "همانطور كه من ميگويم بايد رفتار كني"، "بايد به مادرت احترام بگذاري." و... در واقع، والدين ميتوانند دستورات خود را به كودكان تحميل كنند، اما نميتوانند آنها را به احترام گذاشتن امر كنند. ما ميتوانيم فرزندانمان را وادار كنيم آنطور كه ما ميخواهيم رفتار كنند، اما نميتوانيم مجبورشان كنيم كه به ما و بقيه مردم احترام بگذارند. احترام را بايد به دست آورد. احترام فقط با خوب و مهربان بودن به دست نميآيد. البته خوب بودن هيچ اشكالي ندارد،
....
.... نشستن پيش او را دارد، برايش جا باز كند».[4] احترام گذاشتن به ديگران يكي از حقوق مسلمانان و افراد جامعه بيان شده است كه هر فردي بايد به آن عمل كند. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين رابطه ميفرمايد: « ليسَ مِنّا لَمْ يُوَفَّرْ كبيرِنا وَ لَمْ يَرْحَمْ صغيرِنا.[5] كسي كه بزرگ ما را احترام و كوچك ما را رحم نكند، از ما نيست».
«حرمت داشتن»، «بزرگ داشتن» و «بزرگداشت آمده»؛ معاني است كه دهخدا براي احترام ذكر كرده است. احترام يعني يك سلام ساده، يك نگاه مهرآميز و احترام يعني دوستداشتن همنوع. احترام از كجا سر بر ميآورد؟ خانواده، جامعه و تكنولوژيهاي نوين در اين خصوص چه اندازه نقش دارند؟ در ادامه به صورت جامع و كاملتر به بررسي عوامل موثر در احترام گذاشتن به ديگران و راههاي كسب ادب و اخلاق ميپردازيم.
احترام به خويشتن
يكي ديگر از عوامل مهم در جلب احترام اطرافيان
....
اي جلب احترام ديگران، اول بايد خودتان به خودتان احترام بگذاريد.
راههاي رشد احساس احترام به خود
- برنامهريزي براي حمايت از دوستان و خويشاوندان
همدلي و همدردي
مراد از همدردي و همدلي با ديگران تلاش
....
كه ميتوانند با طرف مقابل خود همدلي و همنوايي داشته و بالطبع با همدلي و پاسخ مناسب دادن به احساسات اطرافيان ميتوان مورد توجه افراد قرار گرفت و در ديد آنها فردي محبوب و مورد قبول جلوه نمود. بنابراين براي جذب كردن قلوب ديگران و محبوبيت نزد آنها ابتدا بايد آنها را درك كرد.
احترام به ديگران از ديدگاه بزرگان
مونتسكيو: آنكه توقع احترام از
....
همان رعايت حال ديگران در موارد و مواقع مختلف است.
آلفونس دوده: اگر ميخواهي محترم باشي، بايد همه را محترم بداري.
راهكارها
يكي از مشكلات تربيتي جوامع حاضر، مشكل قصور يا عدم احترام كودكان نسبت به بزرگسالان است. متاسفانه اين مشكل با پيشرفت جوامع و در فضاي فرهنگي معاصر شديدتر نيز شده است. با توجه به تاثير اين موضوع بر تعليم و تربيت صحيح كودكان، ارائه راهكارهايي براي برون رفت از آن ضروري است. براي رفع اين مشكل بايد در ابتدا به ريشه يابي اين مشكل در خانواده پرداخت، چرا كه خانواده اولين محيطي است كه كودك بر پايه تقليد و اقتباس، به امر يادگيري و آموختن مي پردازد. در مرحله بعدي مدرسه و مربيان مدارس، به عنوان تأثيرگذارترين دستگاه تربيتي، مي توانند در برخوردهاي خود احترام به ديگران را به كودكان آموزش دهند.
الف) تأثير خانواده و والدين
كودك از
....
در و پدر و اطرافيان خود ارتباط برقرار كنند، به تدريج قابليت فراگيري احترام را نيز مييابند. بايد بدانيم آنچه به كودك ميدهيم همان را پس ميگيريم. بنابراين در دوره كودكي، اساس يادگيري و آموختن كودكان بر پايه تقليد و اقتباس، استوار است. لذا كودكان در اين دوران، همان حركات پدران و مادران خود را تقليد و انجام ميدهند و كم كم احترام گذاشتن به بزرگترها در آنان دروني ميگردد و در دوران بلوغ اين عادت پسنديده را رها نخواهند كرد. بنابراين والدين لازم است بيش از آن كه اهميت احترام به بزرگترها را متذكر شوند، در عمل بياحترامي كردن را به كودكان نياموزند و آنها را به بياحترامي كردن وادار نسازند.
ژان ژاك روسو[6] بر اين باور است كه احترام به ديگران را بايد از همان دوران كودكي به آنها آموخت. بنابراين نقش خانواده در آموزش ادب و احترام به كودكان انكارناپذير است. نقش خانواده در الگو دادن به كودكان، نه از راه اجبار بلكه به شيوههاي نرم قابل تحقق است. اصولاً مگر تكريم و احترام ديگران ارزش نيست و نميخواهيم اين ارزش را در كودكان ايجاد كنيم؟ آيا ايجاد چنين ارزشي تنها با گفتن ميسر است؟ آيا ميتوان با بياحترامي به كودك و تحقير شخصيت او، چنان تربيتش كرد كه به ديگران احترام بگذارد و حقوق آنها را رعايت كند؟ هنگام آموختن هر مهارتي، بدانيد به جاي اين كه درسهاي لازم زندگي را براي او شرح دهيد، بايد از رفتار خود به صورت عملي استفاده كنيد.
ب) تأثير مدرسه و مربيان مدارس
مدرسه، مكان
....
رسمي مثل خانواده و مدرسه فراتر ميرود. در اين ميان ميتوان حتي به نقش مطبوعات، راديو و تلويزيون و همه رسانهها اشاره كرد.
ج) تكنولوژي و فناوري هاي مدرن ارتباطي
هيچ نياز به گفتن نيست كه ادب و احترام در دنياي مدرن شكل و روش متفاوتي دارد. «تكنولوژي و بويژه فناوريهاي مدرن ارتباطي نهتنها روابط اجتماعي، سياسي و اقتصادي را تحت تاثير قرار داده است بلكه تا اندازهاي اصول آداب معاشرت همچون رعايت احترام و ادب را نيز از فرم گذشته خود خارج ساخته است.» حالا كمتر كسي از نسل جديد را ميتوان يافت كه در يكي از شبكههاي اجتماعي نباشد. در اين دنياي بيمرز مجازي، احترام شكل ديگري دارد، به طور مثال كامنت گذاشتن و لايك كردن نشانه ادب فرد است.
در دنياي مدرن، بخش زيادي از كنترل رفتاري كودكان از حيطه اختيار والدين خارج شده است به گونهاي كه دنياي مجازي و گوشيهاي همراه به مقدار زيادي جايگزين والدين شدهاند. حتي ارتباط و تاثيرگذاري همسالان تا اندازه زيادي تحت تاثير فناوري قرار گرفته است. هماكنون بنا به ضرورت، كودكان كمتر در كوچه مشغول بازي هستند.
در گذشته اگر فرد بزرگي وارد خانه ميشد، ديگران به احترام وي از جا برميخاستند و سلام ميكردند. اين را مقايسه كنيد با دو نفر كه در شبكههاي اجتماعي با هم ارتباط دارند. فرد براي گريز از سخن گفتن، با چراغ خاموش وارد صفحه خود ميشود! اين نوع رفتار در صورت تداوم به ساير امور زندگي فرد تسري مييابد. باور بسياري از كارشناسان تربيتي و برخي از صاحبنظران علوم اجتماعي بر اين اصل استوار است كه جوامع سنتي در بكارگيري فناوريها، به نوعي بازنگري نياز دارند. حتي برخي نيز به منظور ثبات و جلوگيري از آسيبهاي اجتماعي، بر اصل «بوميسازي» تكنولوژي اصرار ميورزند؛ اصلي كه هنوز رخت تئوري بر تن دارد. شايد برخي تصور كنند ميتوان كودكان را مجبور به رعايت ادب كرد، كه البته به هيچ وجه تصور درستي نيست، چرا كه «كودكان ياد ميگيرند به كساني احترام بگذارند كه به آنها احترام ميگذارند» و اين اصلي پذيرفته شده است؛ چه در خانه و چه در فضاي مجازي.
امروزه خانواده ايراني در سبد فرهنگي خود مواجه با شبكههاي ماهوارهاي، فضاي مجازي، رسانههاي مدرن و... است كه هر كدام بهنوبه خود بخشي از فرآيند تأثيرگذاري در خانواده را هدف گرفتهاند. بعضي از شبكههاي ماهوارهاي به طور تخصصي تمام تمركز خود را بر مقوله خانواده نهاده است و پيام مشترك برنامههاي اين شبكهها ترويج خانوادههاي بيسامان و لجامگسيخته در مقابل ساختار خانواده است.[7]
گسترش فضاي مجازي در حوزه رابطه فرزندان و والدين نيز تغييراتي به وجود آورده است كه از جمله آن به كاهش نقش خانواده به عنوان مرجع، كاهش ارتباط والدين با فرزند، شكاف نسلي به دليل رشد فنآوري، از بين رفتن حريم بين فرزندان و والدين و ايستادن در برابر يكي از والدين يا هر دو را ميتوان نام برد.
با توجه به اهميت فضاي مجازي در توسعه جوامع، در جامعه ما نيز در سالهاي اخير به فنآوري اطلاعات و ارتباطات توجه زيادي شده است؛ ولي در اين رابطه آسيبهاي جدي وجود دارد كه ضروري است به ريشهيابي آن پرداخت. «كشور ما از نظر بهرهمندي از اينترنت در بين 187 كشور جهان، رتبه 87 را دارد كه بر اساس طبقهبندي اتحاديه جهاني مخابرات جزء كشورهاي متوسط به شمار ميرود. 35 درصد استفادهكنندگان اينترنت را قشر جوان تشكيل ميدهند و ميانگين صرف شده براي اينترنت 52 دقيقه در هفته است»[8]. شبكههاي دوستيابي در كشور ما بهسرعت در ميان جوانان ايراني محبوب شده است و "ايرانيها رتبه سوم را در اين شبكهها كسب كردهاند".[9] فرهنگ رسانهاي اينترنت، فضاي ذهني جوانان را اشغال كرده و از آن مه
....
شما هم اذعان مي كنيد بدون همكاري والدين و داشتن كادر آموزشي مناسب در مدرسه كه با كودكان با مهرباني و كرامت برخورد مي كنند، نميتوان در راستاي اين پژوهش به نتيجهي مطلوبي دست يافت؛ بنابراين براي اينكه در كار خود به موفقيت برسيد لازم است تا هم خانواده دانش آموز و هم كادر مدرسه را در اين زمينه با خود همراه كنيد.
نكته مهم كه شايد از نگاه مسئولان مغفول مانده باشد، كار فرهنگسازي با استفاده از تكنولوژيهاي نوين است. چنانچه بر اين اصل باور داشته باشيم كه نسل كنوني به لحاظ جامعهپذيري و الگوگيري تا اندازه زيادي متاثر از فناوريهاي ارتباطي هستند، اهميت اين موضوع بيشتر هويدا ميشود.
پيشنهادات
مونتسكيو[10] ميگويد: «آنكه توقع احترام از ديگران دارد، خود نيز بايد توقع احترام ديگران را برآورده كند و به آنان حرمت كند.» لطفاً اين جمله را در همهجا و براي همه كس تعميم دهيد. ناگفته پيداست كه ا
.....
.
- آينهاي باشيد براي كودكانتان
نوع و جنس كارهايي كه شما از فرزندانتان ميخواهيد، ..... و غيرمستقيم، ميتوان نكات مهمي را در خصوص رفتار با ديگران به فرزندان گوش زد كرد.
- قوانين يك زندگي جدي
وقتي تصميم ميگيريد مهارتي را به بچهها آموزش دهيد،
....
ن تر از آن است كه شما فكر ميكنيد.
- اعتماد كنيد
شما بايد با رفتارهايتان به فرزندانتان اعتماد كردن را ياد
.....
يدهد كه احترام و اعتماد قيمتيترين ارزشي است كه اگر هر انساني آن را داشته باشد در ميان مردم برنده محسوب ميشود.
- احترام گذاشتن به بزرگترها
اگر شما به فرزند احترام بگذاريد، او هم ياد خواهد گرفت.
- كوتاه سخن بگوييم
يادتان باشد بچههاي امروز متفاوت هستند. آنها علاقهاي
....
د و از اعتماد شما سوء استفاده نكنند
- ذره بيني در دست كودكان
اگر ميخواهيد فرزندتان احترام گذاشتن را بياموزد بايد در جزئيترين رفتارهايتان آن را نشان دهيد. فرزند شما ريزبينتر از آن است كه شما فكر ميكنيد. به طور مثال ممكن است شما در حال گفتوگو با شخصي باشيد كه در مواردي ديدگاههايتان با يكديگر هم جهت نباشد. زماني كه شما صبر پيشه ميكنيد و به صحبت فرد مقابل گوش ميدهيد به نوعي احترام گذاشتن را به فرزندتان ميآموزيد. همچنين زماني كه كودكان مورد تشويق قرار ميدهيد، در فعاليتهايش رو به جلو حركت ميكنند. شما ميتوانيد براي قدرداني از رفتارهايشان هديه تهيه كنيد و آنها را مورد تحسين قرار دهيد.
همچنين بايد به نكات زير توجه داشت:
- فروتني و پرهيز از تكبر
- داشتههاي مردم را ناچيز و دست كم نگيريم. نبايد دانش خود را زياد پنداشت و دانش ديگران را اندك و بيارزش، حتي اگر دانش بسيار يا ثروت فراوان و يا صفاتي داشته باشيم كه ديگران از آن بيبهرهاند.
- همانطور كه دوست داريم ديگران به ما احترام بگذارند ما نيز همانگونه به آنها احترام بگذاريم. چرا كه وقتي انتظار احترام از مردم داريم بايد به آنها احترام بگذاريم آنگونه كه آنها دوست دارند.
راهكارها
اكنون كه تا حدي با نقش خانواده و كادر آموزشي آشنا شديد به راههاي آموزش احترام به ديگران به كودك اشاره ميكنيم:
- مهمترين كار در آموزش ارزشها به كودك، ب.....
- اين پل بين شما و دانشآموز برقرار شود.
- سعي كنيد با دانشآموزان با كرامت و با احترام رفتار كنيد. به ياد داشته باشيد، كودكان بيش از اينكه از سخنان ما چيز ياد بگيرند از رفتار ما ميآموزند كه چگونه رفتار كنند.
- استفاده از داستان: زبان كودك داستان ..... و براي دانشآموزان تعريف كنيد.
- بازي يكي ديگر از ابزار انتقال مفاهيم .....نادرست موجب اذيت والدين خود ميشوند و يا بازيهايي ديگري از اين دست.
- شعر به خاطر كلام موزون و آهنگيني كه دارد، بسيار مورد علاقه كودكان است؛ خوشبختانه بعد از انقلاب شعرهاي خوبي در زمينه انتقال ارزشها به كودكان سروده شده است، شما ميتوانيد هر از چند گاهي اين شعرها را براي دانش آموزان بخوانيد.
- از زبان تمثيل استفاده كنيد. كودكان زبان تمثيل را به خوبي درك ميكنند. به عنوان مثال به كودك بگوئيد چرا زماني كه پدر و مادرتان با پدر بزرگ شما روبرو ميشود به او احترام ميگذارند؟ منتظر جواب او باشيد. پس از آنكه به سوال شما جواب داد؛ بگوئيد شما هم بايد مانند پدر و مادرتان به بزرگترها احترام بگذاريد؛ خود شما ميتوانيد مثالهاي بيشتري از اين دست بسازيد.
- با مطالعه كتابهايي كه در زمينه رشد كودك و نوجوان نوشته شده است، اطلاعات خود را درباره ويژگيهاي كودك افزايش دهيد تا بتوانيد پاسخهاي كودك را با توجه به تواناييهاي ذهني او جواب دهيد.
- استفاده از گفت و گو سقراطي؛ در اين روش سوالات منظمي را از كودك مي پرسيم و اين چرخه را آنقدر ادامه مي دهيم تا سرانجام كودك (به صورت اتوماتيك) به نتيجه دلخواه ما برسد. چرخه سوالات با توجه به پاسخ كودك تنظيم ميشود.
- به نظر
- كودك: به نظر من
- يعني قيافه، موهاي؟
- البته كه نه.
- پس
- بله، قبول دارم.
- بابا وقتي كه
- سلام ميكند.
- دقت كن،
- با مهربانيجام ميدهد.[11]
و اينقدر اين سوالات را ادامه ميدهيم تا كودك به نتيجه دلخواه ما برسد. البته موردي كه ما بيان كرديم تنها يك مثال بود و شما ميتوانيد بر اساس تواناييهاي كودك، گفتوگو را به صورت ديگري تنظيم كنيد.
- متأسفانه فضاي مجازي كمرنگكننده نقش خانواده و مدرسه در تربيت فرزندان شده است. درنتيجه خانواده و معلمين بايد استفاده از فضاي مجازي را براي كودكان مديريت كنند و در زمان استفاده از فضاي مجازي آنها را تنها نگذارند.
نتيجه گيري
با توجه به روايات اسلامي و آنچه در
- سه شنبه ۰۷ آذر ۹۶ ۱۸:۰۶ ۱۵۵ بازديد
- ۰ نظر